گاهی باید رفت
گاهی باید چمدانی کوچک به اندازه یک نکه از دلت
که هنوز در دستانت باقیست انتخاب کرد
باید گذاشت و گذشت . چشمها را بست و رفت
دور شد از قضاوت های یک طرفه
و قصه های تکراری این موجودات دوپای مدعی احساس
باید رفت به نقطه ای برای ارامش
ارمشی هرچند کوتاه و موقتی
باید برا پیدا کردن چاهی عمیق برای دفن خاطرات تلاش کرد
باید رفت تنهای تنها
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ، ،
برچسبها:
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید