شعر کارت عروسی ترکی
از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم
بهای عشق چیست به جز عشق
به هم رسیدن یعنی آغاز
باهم ماندن یعنی زندگی
زندگی با عشق یعنی کامیابی
پایان هر رفتن رسیدن است
و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است
در این آغاز همسفر ما باشید
شعر ترکی مخصوص کارت عروسی
متنهای بسیار زیبا برای کارت عروسی
یادتونه بچه بودیم می گفتین
ایشاا…عروسیتون
حالا وقتشه تشریف بیارید!
شعر کارت عروسی جدید
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
دلنشین… ای غم دلواپسی ات بر کمرم
من از آنی که تو پنداشته ای خسته ترم
عمرِ من کمتر از آن است که باور بکنم
که تو یک روز بخواهی بروی از نظرم
راه برگشت کجا؟ لمس کن این فاجعه را
بی تو هر لحظه، پلی می شکند پشتِ سرم
باز هم کشته و بازنده ی این جنگ منم
که تو با لشکر چشمانت و… من یک نفرم!!!
دل به دریای جنون می دهی و می گذری…
دل به دریای جنون می دهم و می گذرم.
آه دیوانه! تو آنسوی جهان هم بروی
من به چشمان تو از پلک تو نزدیک ترم…
#محسن نظری
ادامه مطلب با شعر های بیشتر …
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
بی کلام اینجا باش بودنت با دل من ، بی صدا هم زیباست !
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، عکس نوشته ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
کمر عمر شکست
و نخاعش در جا
بند پیوند گسست!!
حکم خلع نفسش
بی سبب مهر گرفت
و به زندان گلو
ابدی حبس گرفت....
بی هوا جانش رفت !!!
عمر یاریست
وفا کارش نیست
قلب و احساس
عنان دارش نیست
عزم بر تاخت ،
به هر قیمت؟!.....نه،
فاصله دم به دمت
چندان نیست...
غنچه باشی یا گل
باد منظورش نیست
همه را می چیند!!!
قدم باد
که از سر بگذشت،
حاصل حسرت و افسوس
به پا می ریزد؛
حسرت دیدن تصویر ..... درون چشمی،
به صدایی ...... دل گوشی رقصان
حس دستان نوازش سازی
که حرارت دارند
دیدن سایه به روی دیوار
رحم در کارش نیست ...!!!
کاش شب نیز نبود
خنجرش می برد هر هستی حال
چه ضمانت ؟؟
که به وقت ترمیم
به ضماد خورشید!
نفسی حبس ..... نرفته
کمر عمر کسی ..... قطع نگشته
حسرتی داغ به جانی نکشیده
موضوعات مرتبط: شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به منو عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
و خیالم میگفت
تا ابد مال تو بود
تو برو برو تا راحتتر
تکه های دل خود را ارام سر هم بند زنم!
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
این روزها شعرم نمی آید
دیگر شعر مرا نمی گوید
آنزمان که شعر می بافتم
برف می آمد...
دانه های سپید عاشقی بر زبانم
مرثیه ی عشق می راند
و ارتش کلمات مغزم هم
تارو پود احساساتم را به تیر می کشید...
آن زمان
اندوهم ماهانه بود
اما
اکنون عادتی دارم بس طولانی...
حسرت وشور بختی در من قل قل میزند...
شاید بهتر باشد
زمانی اجاق بی کسی ام را خاموش کنم
سر بگذارم به سر تنهایی خود
و از وهم بی کسی ام باردار شوم...
لب بگذارم بر لب خاموشی خود
و با حسرت هایم به خواب روم ...
می دانید؟
عشق و عاشقی را
مدت هاست قورت داده ام و جنون
جنون تنها فرزند من است...
راستی؟
اگر روزی از من سراغ پدرش را گرفت
به او چه بگویم؟
یادم آمد
یقینا به او خواهم گفت
"پدرش یک قهرمان بود"
آری این بهتر است...
((آیناز کیانی))
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
تو را به جای همه زنانی که نشناخته ام دوست دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست دارم
برای خاطر عطر نان گرم
و برفی که آب میشود
و برای نخستین گلها
تو را به خاطر دوست داشتن دوست دارم .
تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم .
بی تو جز گسترهایی بیکرانه نمیبینم
میان گذشته و امروز.
از جدار آیینهی خویش گذشتن نتوانستم
میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش میبرند.
تو را دوست میدارم برای خاطر فرزانهگیات که از آن من نیست
به رغم همه آن چیزها که جز وهمی نیست دوست دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارم
میاندیشی که تردیدی اما تو تنها دلیلی
تو خورشید رخشانی که بر من میتابی هنگامی که به خویش مغرورم
سپیده که سر بزند
در این بیشهزار خزان زده شاید گلی بروید
شبیه آنچه در بهار بوئیدیم .
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز
/از عاشقانه های "پل الوار" برای ژئورژیا/
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، دل نوشته ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
شرمیست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه
کمصحبتم میان شما، کم حواس نه!
چیزی شنیدهام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی، التماس نه!
از بیستارگیست دلم آسمانی است
من عابری«فلک»زدهام، آس و پاس نه
من میروم، تو باز میآیی، مسیر ِ ما
با هم موازی است ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه!
منبع :http://b10411.blogfa.com/
موضوعات مرتبط: عاشقانه ها ، شعر عاشقانه ، ،
برچسبها:
صفحه قبل 1 صفحه بعد